آموزش هيپنو تيزم
نوشته شده توسط : ميلاد

هیپنوتیزم چیست ؟ و انواع هیپنوتیزم و...

با توجه به متدهاي جديد متنوعي كه در دسترس قرار گرفته اند , تصور مي شود در اكثريت عظيمي از افراد بشر قابليت هيپنوتيزم شدن وجود داشته باشد تقریبا درصد95
در هيپنوتيزم از روشهاي بدون كلامي مي توان استفاده كرد و به اين ترتيب حتي افراد كر و لال هم هيپنوتيزم شده اند .اين مسئله اين اهميت را دارد كه براي مقاصد درماني لزوماًنيازي به خلسه هاي عميق هيپنوتيزمي نيست و با درجاتي از آرميدگي كه براي تمام افراد به سادگي قابل دسترسي است, امكان درك و قبول تلقينهاي درماني در رفتار و اعمال آنها امكان پذير است.

انواع هیپنوتیزم:

هیپنوتیزم( انسانی) دونوع است:

در یکی شخص خود را هیپنوتیزم میکند که خود هیپنوتیزم نامیده میشود

در دیگری فرد شخص یا اشخاص دیگر را هیپنوتیزم میکند که دگر هیپنوتیزم گفته میشود.

با هیپنوتیزم از خواب بیدار شوید:

هیپنوتیزم یک حالت فوق طبیعی مغزی است که به طریق مصنوعی ایجاد می گردد. سلول های مغز در این حالت آمادگی بیشتری جهت یادگیری چیزهای جدید خلق تجربیات جدید خلاقیت و نوآوری دارد.

هر چقدر عمق هیپنوتیزم بیشتر شود تعداد سلولهایی که می توانند روی یک موضوع تمرکز داشته با شند بیشتر خواهد شد و میزان یادگیری به همان مقدار بیشتر خواهد شد.

در هیپنوتیزم ما با قدرت اعجاز انگیز تصویر ذهن یا باور روبرو می شویم. گاهی از اینکه تنها تصویر ذهنی یا باور می تواند چه تغییرات شگرفی در مغز انسان ایجاد کند دچار شگفتی می شویم. تصویر ذهنی در تمام مراحل زندگی اثراتی بر روی انسان می گذارد. ما با تلقینات منفی محیط هیپنوتیزم شده ایم برای اینکه بتوانیم حداکثر توان خود را نشان دهیم باید با هیپنوتیزم از خواب بیدار شویم و محدودیت هایی که برای ما ایجاد شده اند را از بین ببریم.

اغراق آمیز نیست اگر بگوییم همه انساها هر کدام تا اندازه ای تحت تاثیر عقایدی که از دیگران گرفته اند و عقایدی که برای خودشان تکرار شده است و بر حقیقی بودنش صحه گذاشته اند هیپنوتیزم شده اند . اندیشه های منفی روی افکار ما درست همان اثر اندیشه های منفی را دارند که توسط متخصص هیپنوتیزم ایجاد می شود.

اجازه دهید درباره نمایش هایی که توسط برخی از استادان هیپنوتیزم انجام می شود صحبت کنیم.

هیبنوتیزور(هیپنوتیزم کننده) به بازیکن فوتبال می گوید دستش روی میز چسبیده و او نمی تواند دستش را بلند کند.بازیکن با همه تقلایی که می کند نمی تواند دستش را از روی میز بلند کند. عضلات دست و شانه از زور فشار چون طناب کشیده می شود . اما دست همچنان از روی میز تکان نمی خورد.

هیبنوتیزور به قهرمان وزنه برداری می گوید توانایی بلند کردن مدادی را ندارد وزنه برداری که در حالت عادی 300کیلوگرم را بلند می کند از بلند کردن یک مداد عاجز می ماند.

شگفتی مسئله جایی نمایان می شود که هیپنوتیزم ورزشکار را ضعیف نمی کند. به صورت بالقوه قدرت همیشگی اش را حفظ می کند اما بدون اینکه بداند در جهت خلاف خود تقلا می کند. از یک سو سعی می کند مداد را بلاند کند و از سوی دیگر هم عضلاتش منقبض می شود.

آیا هیپنوتیزم قدرت واقعی اش را زیاد کرده است؟

در آزمایشی قدرت ورزشکار را روی دستگاه قدرت سنج اندازه گرفتند و عدد 100 پوند به دست آمد . هر چه ورزشکار فشار بیشتری آورد عقربه از عدد 100 پوند جلوتر نرفت. در هیپنوتیزم به او تلقین شد که فرد بسیار بسیار قوی است مجددا قدرت بازوی وی اندازه گیری شد این بار عقربه قدرت سنج روی 125 متوقف شد.

آیا می توان این کار را از روش علمی توجیه کرد ؟

ورزشکار در شرایط چون فکر می کرد قدرتش از 100 پوند بیشتر نیست محدودیتی برای قدرت خود ایجاد کرده بود . هیپنوتیزور با برداشتن این مانع ذهنی به او امکان داد تا تمامی نیروی حقیقی اش را به کار گیرد.

هیپنوتیزم شما را از خواب باور های منفی و غلط بیدار می کند. موانع را از سر راه شما برمیدارد . با هیپنوتیزم از خواب بیدار می شوید و خود حقیقی که بسیار قدرتمند و سودمند می باشد را به نمایش می گذارید .


چگونه هیپنوتیزم دارای چنین قدرتی است؟

همانگونه که می دانید کامپیوتر برنامه ریزی می شود. کامپیوتر طبق برنامه جواب های مناسب را پیدا می کند . مغز انسان شبیه به یک کامپیوتر بسیار قوی پر قدرت است . اگر شما آن را جهت موفقیت برنامه ریزی کنید بدون انحراف و بی راهه رفتن شما را به موفقیت می رساند اگر اطلاعات غلط به آن بدهید یا هدفتان مشخص نباشد یا به طور کلی خوب برنامه ریزی نشود و به علائم هشدار دهنده این کامپیوتر عظیم توجه نکنید به جای آن که شما را موفق کند دچار سردر گمی می کند و حتی با تلاش زیاد هم موفقیت چندانی نسیبتان نمی کند.

ما تنها از 5/. یا کمتر از ظرفیت کلی مغزمان استفاده می کنیم . هیپنوتیزم این قدرت را دارد که نیروی نهفته مغز ما را بیدار کند .

قرار گرفتن در حالت خود هیپنوتیزمی بدین معنا نمی باشد که از جسمتان به کلی دور شوید و آن را فراموش کنید . بر عکس تجربه خود هیپنوتیزم این امکان و قدرت را در اختیار شما قرار می دهد که شما بیشتر از قبل با خودتان ارتباط برقرار کنید . و این وسیله نقلیه (ماشین ذهن)که سالها باید با آن همراه و همگام باشید را بیشتر بشناسید .

بهتر بتوانید آن را برنامه ریزی کنید و از آن بهتر استفاده کنید.

تحقیقات نشان می دهد که بیش از 90/. از بیماریها و مشکلات انسان بهدنبال وجود استرس در بدن ایجاد می شود . برای اینکه بتوانیم استرس را از بین ببریم لازم است بدنمان در یک وضعیت آرامی قرار گیرد . در واقع هر قدر که شما از لحاظ جسمی و روانی در وضعیت ریلاکس تر و آرامتری قرار بگیرد سرعت درک سلامتی تمرکز فکر بهتر می گردد.

و بهترین راه استفاده از هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم است .

 

کاربردهای درمانی

به تدریج کارایی فراوان هیپنوتیزم در امور درمانی بیشتر ثابت می شود . بندرت هفته ای می گذرد که گزارش تازه از درمانهای موفق با استفاده از کاربرد هیپنوتیزم ارائه نگردد.واضح است که برای استفاده ازآن دراموردرمانی مقداری اطلاعات در زمینه روانشناسی و پزشکی مورد نیاز است . این بدان علت است که برخی از علائم بیماری (روان تنی ) یک فرد عصبی چنان به علائم اولیه یک بیماری جدی تر شبیه است که قدرت تشخیص علائم مشکوک ضروری می باشد .

اگر بیمار برای راهنمایی در مورد احتمال وجود یک بیماری خطرناک به هیپنوتیزور مراجعه نماید حتما باید توسط یک پزشک هم معاینه شود .

و مشخص شود که بیماری مزبور بخاطر مشکل فیزیکی حادث شده یا روانی . و بیمار نسبت به درمان معمول چه واکنشی نشان داده است.

از تلقین هیپنوتیزمی در مورد بیماری های زیادی می توان کمک گرفت .

هیپنوتیزور حتی قادر است بر روی بسیاری از بیماری هایی که روند معمول درمان تاثیری بر روی آن ها نداشته اند اثر گذارد .

اگر چه دانستن اینکه هیپنوتیزم قادر است بسیاری از ناراحتی ها را درمان کند و نیز تنها روش بیهوشی و بی حسی است که مرگ و میر و عوارضی به دنبال ندارد .

باعث خوشحالی ما می شود اما باید متوجه باشیم که نباید از آن به طور بی رویه برای از بین بردن درد استفاده کرد . نباید فراموش کرد که درد و ناراحتی علائمی طبیعی هستند که نشان می دهند موضوع خاصی از بدن نیاز به توجه بیشتری دارد .بدون راهنمایی یا نظارت پزشکی هیچ درمانی نباید انجام گیرد.

هیپنو آنالیز
هیپنو آنالیز شیوه ای عملی و در حقیقت یک روانکاوی فشرده است . همانطور که روانکاوی در نتیجه آزمایشهای هیپنوتیزمی بوجود آمده و مدتی بعنوان وسیله ای برای اکتشاف چیزهایی با صورت مخفی و کارکردهای پنهان در ذهن ناخودآگاه مورد استفاده قرار گرفت
در سالهای اخیر روانکاوی یک مبنای تجربی وعملی صحیح را ایجاد نمود و همراه با دیگر شاخه های علوم پزشکی هر چه بیشتر از هیپنوتیزم به عنوان ابزاری عملی سود جست .

به دلیل جابه جا گرفتن هدف با وسیله در میان روانکاوی اولیه توقعات نادرستی از هیپنوتیزم و قدرت درمانی آن بوجود آمد.
هیپنوتیزم به خودی خود یک ابزار بود وسیله ای برای رسیدن به هدف و درک آن نیازمند بینش بود .
در پنجاه سال گذشته این بینش تا حد زیادی حاصل گردید . یعنی با دانش مهارت و درک هیپنوتراپیست ها.توانایی هیپنوتیزم در اصلاح رفتار غیر عادی و کمک به انطباق بسته به این که تا چه میزان مقاومت ها و صدمات درونی شناسایی شوند و چه اقدام موثری بر غلبه بر آنها صورت گیرد مشخص می شود
كاربردهاي باليني هيپنوتيزم

به طور كلي كاربردهاي هيپنوتيزم به دوبخش باليني وغير باليني تقسيم ميشود.حيطه باليني هيپنوتيزم يا هيپنوتراپي باليني با قدمتي ديرينه درجهت تشخيص وكمك درمان وحتي درماني به كار گرفته شده است .طب نوين پزشكي هنوز در بسياري از موارد در شناسايي مكانيسم و نحوه درمان بيماريها ناتوان است. بهره گيري از توانائي هاي شخصي انسان حتي بااينكه هنوز فرايندي ناشناخته داردبسيار قابل توجه وكارآمد مي باشد.

هيچگاه نبايد از هيپنوتراپي انتظار معجزه داشت هر چند گاهي اوقات نيز بدون اغراق معجزه مي كند.در مواردي مانند تروماها واورژانسها كه پروسه هاي روتين پزشكي قابليت ارزيابي وكارايي دقيق وبا سرعتي را دارا است ديگر استفاده از روشهايي مانند هيپنوتراپي نبايد به كار برده شود.

آشنايي با فيزيوپاتولوژي بيماريها موارد احتياط تداخلات دارويي وغيره در مورد بيماري مورد نظر تنها توسط كادر پزشكي مورد نظر امكان پذير است واز دخالت افراد سودجو در اين زمينه بايدجلوگيري شودامروزه كاربردها ي هيپنوتيزم در حيطه پزشكي ودندانپزشكي بسيار گسترده است وردپاي آن تقريباً در تمام بخشهامانند روانپزشكي ،طب اطفال، ايمني ، پوست ،سرطان ، اندوكرين، راديولوژي پرستاري ،جراحي و... ديده مي شود ازطرف ديگر آشنايي وتخصص درمانگر در زمان بكارگيري هيپنوتيزم بسيار لازم وضروري ميباشد.كه اين روش در كنار دانش پزشكي نوين ميتوانند به عنوان مكملهاي يكديگر در جهت سلامت و بهداشت مورد استفاده قرار گيرد.

پديده هاي هيپنوتيزمي

با مطالعه دقيق پديده هاي هيپنوتيزمي مي توان به ماهيت ترانس يا خلسه پي برد.

در هيپنوز تغييراتي در فيزيولوژي بدن ايجاد مي شود ازجمله اين تغييرات:تغيير ريتم قلب،كاهش فشار خون و كاهش مقاومت عروق محيطي و نيز كاهش متابوليسم پايه است . درجه حرارت بدن، مقاومت الكتريكي پوست، تعداد و عمق تنفس كاهش مييابد . تلقينات هيپنوتيزمي در تون عضلات و ترشحات غدد درون ريز تغييراتي ايجاد مي كنند اين تغييرات اساس بعضي از پديده هاي جالب هيپنوتيزمي هستند كه باعث جذابيت هيپنوتيزم شده است و نيز پديده هايي كه باعث اثرات درماني مي شوند .

برخي از پديده هاي هيپنوتيزمي عبارتند از : حالت كاتالپسي يا جمود عضلاني ، تغييرات در حواس پنجگانه، بي حسي هيپنوتيزمي ، سومنامبوليسم، تغييرات قدرت حافظه و رجعت سني و قدرت تلقين پذيري فوق العاده و غير

 

 

چکیده مطلب
تکامل و درخشش هیپنوتیزم در عصر حاضر بر پایه نظریات دانشمندانی چون مسمر با نظریه مغناطیس حیوانی ، برید با نظریه چشم دوختن به نقطه نورانی و کوئه با نظرئه اثرات تلقین به نفس قرار دارد. از سال 1950 به بعد هیپنوتیزم در محافل علمی و دانشگاهی با گستردگی وسیعی دنبال می‌شود که کاربردهای ویژه‌ای را در درمان بیماریها دارد. برخی کشورهای جهان از جمله آمریکا ، روسیه ، کانادا و ... علم هیپنوتیزم را با فیزیولوژی ، روانشناسی ، روانکاوی و پزشکی همردیف می‌دانند.


روش های مسمری:

این اصطلاح را برای تمام روش هایی به کار می رود که در آنها از انواع پاس ها ((به حرکت آرام دست ها بر روی بدن سوژه که با تشریفات . ظارفت خاصی صورت می گیرد پاس دادن می گویند. این عمل در گذشته نوعی انتقال انرژی مغناطی حیوانی تلقی می گردید ,)) با یا بدون تماس استفاده می شود. این حرکات برای اولین بار توسط دکتر فرانتس آنتوان مسمر مورد استفاده قرار گرفت و این پزشک کاشف مضمون مغناطیس خیوانی یا مسمریسم به حساب می آید .

برای استفاده از پایهای غیر تماسی , با کمی فاصله دستها بر روی سر سوژه قرار گرفته و در حالی که کف دستها و انگشتان باز شده و صحفاتی را تشکیل داده اند , به طرف پایین آمده و پس از گذر بر روی صورت و بدن سوژه , بدون تماس با این قسمت ها , به سمت پایین می آیند. این پاسها بایستی خیلی آهسته صورت بگیرند و همیشه از بالا به پایین از روی صورت و سینه سوژه عبور کنند و بندرت تا ناحیه لگن و یا حتی ساق پا {در بیمارانی که به پشت دراز کشیده اند} می رسند . این حرکات موزون و متین بارها تکرار می شوند و همراه با آنها در مورد خوابیدن تلقینات لازم به سوژه داده می شود. در بسیاری از موارد این پاسها زمانی به کار می روند که چشمان سوژه بسته شده باشند.

پاس های تماسی معمولا فقط بر روی صورت انجام می گیرند. در این شرایط سر انگشتان هیپنوتیزور پس از حرکت از رستنگاه موهای سوژه به طرف پایین و تا ریشه بینی او حرکت می کنند. گاهی این حرکتها از سر شروع شده و از طریق استخوان های شقیقه به طرفین و پایین سر ادامه پیدا می کنند. استفاده از پاسهای تماسی مشکل تر بوده و نیاز به کسب تجربه دارند. کسانی که به تازگی با هیپنوتیزم آشنا شده اند , بهتر است از تلقینات لفظی و پاس های غیر تماسی استفاده کنند.

متد دکتر لیبو:

در این روش نوک انگشتان اشاره و میانی دست راست تقریبا در فاصله شصت سانتیمتری در مقابل چهره سوژه قرار می گیرند و همگام با ارائه تلقینات لفظی , بتدریج به چشمان سوژه نزدیک می شوند . زمانی که این انگشتان به چشمان سوژه برخورد پیدا کنند پلک های او به هم نزدیک شده و چشمان او بسته میشوند. معمولا چند فرمان (( بخواب )) کافی است تا او را تحت کنترل در آوریم.


متد دکتر برنهایم :

پروفسور برنهایم استاد دانشکده پزشکی نانسی و از لحاظ هیپنوتیزم شاگرد دکتر لیبو بود . هرچند برنهایم هم از دو انگشت نشانه و میانی دست راست خود برای هیپنوتیزم کردن سوژه ها استفاده می کرد , ولی این کار فقط به خاطر جلب توجه یا تمرکز بود . روش او عمدتا بر ارائه تلقینات لفظی تکیه داشت.


متد دکتر برید :

دکتر جیمز برید جراح بیماریهای جشم که واژه (( هیپنوتیزم )) را اختراع کرد , برای ثابت کردن نگاه سوژه , نور یک منبع نورانی قوی را از طیقه تیغه چاقوی جراحی یا اسکالپل بر روی چشمان سوژه منعکس می کرد. به نظر او ثابت شدن نگاه از اهمیت خارق العاده ای برخوردار بود , ولی با این وجود وی از تلقینات لفظی هم استفاده می کرد.


متد شمع :

در این روش از سوژه درخواست می شود که به شعله های لرزان یاز قصان شمع جشم بدوزد و در همین حال هیپنوتیزور به بیان تلقینات لفظی می پردازد . هرچند این تکنیک موثر است , ولی کاربرد آن مناسب و دلخواه نیست , زیرا پس از استفاده از این روش , سوژه در زمان بیدار شدن از خواب ممکن است احساس سردرد داشته باشد.


متد دکتر لویی :

دکتر لویی به طراحی و ارائه روشی برای هیپنوتیزم کردن پرداخته که به آن آیینه چرخان اطلاق می گردد و از آن به عنوان نقطه ای برای تمرکز استفاده میشود . برای ساختن این وسیله دو آیینه کوچک بر روی دو انتهای میله کوچک نصب شده و وسط این میله به انتهای یک میله دیگر متصل می گردد تا در مجموع شکلی شبیه به T را به وجود بیاورند . انتهای آزاد این وسیله به یک موتور کوچک وصل میشود و در جهت عقربه های ساعت , این دستگاه به حرکت در می آید. این عقیده در ساخت وسائل متعددی مورد استفاده قرار گرفته که با عنوان وسایل کمکی هیپنوتیزم به فروش می رسند. برخی از هیپنوتیزور ها این آیینه های کوچک را به روی لبه های مترونوم نصب کرده و همراه به نوسان یکنواخت نور , به صدای یکنواخت و دلنواز مترونوم هم دسترسی پیدا می کنند. در برخی از این وسایل در کنار مترونوم نورافشان یا آیینه چرخان یک دستگاه ضبت صوت هم تعبیه شده که متن کامل تلقینات لفظی در آن ضبط شده است . به این ترتیب برای مطب پزشکان , دندان پزشکان و ماماها وسیله ای به وجود آمده که ختی بدون حضور دائمی آنان بر بالین سوژه یا بیمار , می توانند بخوبی در مطب های شلوغ برای صرفه جویی در وقت از آنها استفاده کنند. ضریب موفقیت در زمان استفاده از نوار صوتی خیلی زیاد نیست , زیرا همان طور که می دانید , در پیدایش خلسه هیپنوتیزمی پرستیز و اعتبار هیپنوتیزود ارزش و لزوم فوق العاده ای دارد.


دکتر ویلمتد ک :

هر چند این روش به صورت های مختلف در نقاط مختلف جهان مورد استفاده قرار می گرفته و می گیرد , ولی این تکنیک به نام دکتر ادوارد ویلک نامیده شده است و می توان آن را ((متد مذهبی )) هم نامید . این روش بر روی افراد با ایمان با نتایج بسیار زیادی همراه است . برای استفاده از آن هم به یک نقطه تمرکز مانند شمع نیاز هست و هم به تلقینات لفظی هیپنوتیزور . تنها تفاوتی که در اینجا وجود دارد , آن است که هیپنوتیزور یک سیمای روحانی و پرهیزکارانه ای داشته باشد و در بیانات خود از جملاتی استفاده می کند که شباهت زیادی به عباراتی دارد که معمولا در ادعیه و اذکار مذهبی مورد استفاده قرار می گیردند.

دکتر برید و هیپنوتیزم
کلمه هیپنوتیزم را در سال 1842 جراح و چشم پزشک انگلیسی ، دکتر جیمز برید بکار گرفت. وی افراد زیادی را به روش پویسکور مانیه‌تیسم می‌کرد. بدین ترتیب که آنها را روی صندلی می‌نشاند و به چشمانشان خیره می‌شد، سپس دستهای خود را مقابل صورت او حرکت می‌داد و در عین حال به معمول تلقین می‌کرد که بخوابد. که در نهایت او را به خواب می‌برد. برید در اول تصورش بر این بود که عامل اصلی در هیپنوتیزم نگاه است، بعدها به این نتیجه رسید که عامل اصلی هیپنوتیزم تلقین شفاهی هیپنوتیزم کننده و تلقین پذیری هیپنوتیزم شونده می‌باشد.

دکتر اسدیل و هیپنوتیزم
دکتر جیمز اسدیل از جمله پزشکانی بود که از فن هیپنوتیزم در اعمال پزشکی بهره فراوان گرفت. ایشان برای انجام جراحی‌ها از این فن به جای داروی بیهوشی استفاده می‌کرد. وی 300 جراحی بزرگ و کوچک را به کمک هیپنوتیزم انجام داد.

شارکو و هیپنوتیزم
دوران شارکو عصر طلایی هیپنوتیزم در فرانسه نامیده می‌شود، زیرا در این دوران کلیه پزشکان فرانسه در بیمارستانها شیفته علم هیپنوتیزم بوده و از آن در معالجه بیماران عصبی استفاده می‌کردند و کاربرد آن را در امور درمانی به رسمیت شناخته بودند.

امیل کویه و هیپنوتیزم
امیل کویه داروساز فرانسوی بود که می‌گفت :«هر روز ، در هر زمینه و به هر صورت من بهتر و بهتر می‌شوم.» وی معتقد بود که عامل موفقیت در زمینه هیپنوتیزم جملات و کلماتی که هیپنوتیزور بیان می‌کند نیست، بلکه مساله اصلی در این زمینه پذیرش این مطالب و قبول آنها توسط ذهن خود سوژه است. به عقیده وی هیپنوتیزم و تلقین به نفس تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند.

فروید و هیپنوتیزم
دکتر زیگموند فروید پایه‌گذار مکتب روانکاوی در دنیا بر این باور است که : به یاد آوردن ، گفتن خاطرات پرهیجان گذشته ، فاش کردن اسرار نگفتنی ، با رنج و نگرانی بیمار را سبک می‌سازد، بنابراین ارزش درمانی دارد و همه بیماریها را نمی‌توان با چاقو ، میکروسکوپ و سایر وسایل جراحی معالجه نمود.

کارلو مارچزی و هیپنوتیزم
دکتر مارچزی اولین شخصی بود که تله‌پاتی (انتقال فکر) را از فاصله ششصد مایلی مورد آزمایش قرار داد وی از هیپنوتیزم در خلال جنگ جهانی دوم ، برای مداوای بیماران استفاده می‌کرد. وی معتقد است که : «هیپنوتیزم بر خلاف تصور عموم ، خواب نیست، بلکه تمرکز فکر است که همراه با افزایش ادراک خارق‌العاده حواس می‌باشد و چون ادراک خارق‌العاده حواس مربوط به دنیای ناخودآگاهی است، پس هیپنوتیزم نیز مربوط به دنیای ناخودآگاهی است و خواب یکی از حالاتی است مانند سایر حالات که در حال تمرکز به معمول تلقین می‌شود.»

ایوان پاولوف و هیپنوتیزم
ایوان پاولوف فیزیولوژیست و پزشک روسی در سال 1904 در زمینه فیزیولوژی و پزشکی موفق به دریافت جایزه نوبل شد. وی در مطالعاتش به روانشناسی و روانکاوی روی حیوانات می‌پرداخت. وی قانون بازتاب شرطی را مورد عادات و رفتار انسان ارائه داد. البته بشر عقل و تفکر را در طول زمان جانشین بازتاب شرطی و تجربه‌های ناشی از واکنشهای افراد کرده است.

هیپنوتیزم در آمریکا
در سال 1958 پدیده‌های هیپنوتیزم در انجمن روانپزشکی آمریکا رسمیت یافت و روانپزشکان شرایط و موارد استفاده آنرا تعیین کردند. مجلات تخصصی مختلفی در آمریکا اخبار و تازه‌های هیپنوتیزم را دنبال می‌کنند. استقبال و علاقه‌مندی پزشکان سبب گسترش این علم در آمریکا شده تا جایی که دو انجمن ملی تخصصی با کادر تخصصی خود تحقیقات و فناوریهای جدید این علم را پی‌گیری می‌کنند.

 

 

نکات آموزنده از حالت هیپنوز


در حالت هیپنوز قابلیت تمرکز و هدایت بسیار زیادی پدیدار می‌شود.


هر چه حالت هیپنوز عمیق‌تر ایجاد شود، القا پذیری سوژه بیشتر خواهد بود. برای همین برای درمان بیماریهای عمیق روحی، عامل باید بتواند با بهره گیری از مهارت‌های خود ، بیمار را به خواب خیلی عمیق برده و بیماری وی را کشف و درمان نماید.


توجه و تمرکز سوژه به اعمال و تلقینات عامل ، موجب کرختی تدریجی اعصاب سوژه شده و او را به خوابی عمیق می‌برد.


ایمان و اعتقاد به فن هیپنوتیزم و همچنین اشتیاق سوژه برای خواب رفتن ، باعث تسریع در خواب رفتن سوژه می‌شود.


هرگاه میل شخص برای هیپنوتیزم شدن از طریق ضمیر ناخودآگاه او سر چشمه گرفته باشد، زودتر و بهتر به خواب خواهد رفت ولی اگر از ضمیر خودآگاه سوژه ناشی شود، تشویق و اضطراب در وی بیشتر می‌شود. برای همین ، هیپنوتیزم کردن افراد تحصیل کرده ، مشکل‌تر از افراد کم سواد است.

 

حالات جسمانی سوژه در حالت هیپنوز

حالات جسمانی سوژه در حالت هیپنوز
در حالت هیپنوز قبل از همه چشم تحت تاثیر قرار می‌گیرد. پس تمام عضلات شکل بی‌حال شده و موج سستی و بی‌حالی تمام وجود سوژه را فرا می‌گیرد. این سستی گاهی به حدی است که بازوها مانند سرب سنگین می‌شوند و وقتی آنها را بلند کنیم هیچ مقاومتی از خود نشان نمی‌دهند و اگر رها کنیم، چون قطعه‌ای چوب به طرف پایین سقوط می‌کند. در این حالت عامل باید محیط را برای احتمال و افتادن سوژه آماده کرده باشد.

در حالت هیپنوز تمام بدن به حالت سستی و خواب رفتگی قرار گرفته و بیهوشی و بی‌حسی تمام قسمت‌های بدن را کلی یا جزیی در بر می‌گیرد. در حالت خواب عمیق ، انسان به بازگشت کامل سن ذهنی می‌رسد. ضمن اینکه حالتهای دیگری همچون بیهوشی ، بی‌حسی کامل ، فراموشی جزئی و موقت ، درگیری با توهم و خیالات مثبت و منفی همچنین انتقال کامل احساس به مکانی دور (تخلیه قالب) در او پیدا می‌شود.

 


قیاس خواب هیپنوز و خواب طبیعی

خواب هیپنوتیزم اگر چه به خواب عادی شباهت دارد، با این حال بسیار از آن متفاوت است. در خواب هیپنوز ، معمول هم خواب است و هم بیدار ، هم بطور مستقل فکر می‌کند و هم تحت تاثیر تلقینات عامل قرار دارد. حال آنکه در خواب معمولی چنین نیست. اما بدانید که برخی از سوژه‌ها که به راحتی بیدار نمی‌شوند، احتمال دارد خوابشان عمیق شده و از مرحله خواب مصنوعی به خواب طبیعی وارد شده‌اند و لذا از بیدار نشدن سوژه نگران نباشید.

 

آیا حالت هیپنوز تمرین پذیر است؟
هرگاه فردی را چند بار برای مدت طولانی به خواب هیپنوز برده شود، اعصاب او به این خواب عادت کرده و در دفعات بعد زودتر به خواب خواهد رفت. ولی تلقینات عامل کمتر در او اثر می‌گذارد. برای همین اگر خواب کردن برای درمان باشد، باید بیمار را دیرتر و با فاصله زمانی زیاد خواب هیپنوز قرار داد.


هیپنوتراپیت کیست؟

هیپنوتراپیت فردی است که از روش هیپنوتیزم برای درمان بیماریها استفاده می‌کند. اما باید توجه داشت هیپنوتراپی یا درمان با هیپنوتیزم زمانی مطمئن خواهد بود که توسط سازمانهای معتبر و افراد متخصص انجام بگیرد. این افراد متخصصین علوم پزشکی ، روان شناسان ، روانپزشکان را در بر می‌گیرد. و همچنین افرادی که از منابع و سازمانهای معتبر آموزش لازم را دیده و دارای گواهی تخصص در هیپنوتراپی هستند.

درمانگر بایستی تجربه کافی کاربرد هیپنوتیزم را در افراد طبیعی و بیمار داشته باشد تا از واکنشهای بیمار در جریان هیپنوتیزم نه در شگفت شده و نه به سرعت خشنود شود. درمانگر در شروع کار باید بداند ممکن است بیمار پاسخ درمانی مناسبی به هیپنوز ندهد. همچنین انتخاب بیمار را به درستی انجام دهد و از انتخاب افرادی که مناسب برای هیپنوتراپی نیستند، خودداری نماید.

 

سیر تحولی و رشد
بر طبق شواهد و مدارک ، علم هپنوتیزم توسط یوناینان ، آشوریان ، کلدانیان ، بابلیها ، عبری‌ها ، چینی‌ها ، رومیان ، هندوها نیز مورد استفاده قرار می‌گرفته است.


کتب مذهبی زیادی مطالبی را بیان کرده که بیانگر استفاده از هیپنوتیزم است. مانند ، شفا یافتن بیماران بوسیله نگاه ، تکلم ، لمس و ...


در قرون وسطی مجالسی تشکیل می‌شده که پزشکان و ستاره شناسانی چون پاراسلس بوسیله آهنربا معالجاتی انجام می‌دادند. پاراسلس می‌گفت : «آهنربا دارای یک قطب منفی و یک قطب مثبت است و اگر آن را روی موضعی که درد می‌کند ببندیم، درد را بهبود می‌بخشد.» وی آهنربا را برای درمان آبریزی چشم ، اختلال قاعدگی در زنان و حتی سرطان مفید می‌دانست.


یافته‌های پاراسلس در نهایت به پیدایش فرضیه مغناطیس حیوانی شد که به توسط آنتوان مسمر ارائه گردید.


بعد از مسمر ، کنت پویسکور اولین کسی بود که نشان داد یک شخص می‌تواند بر دیگری اثر کند. آن هم بصورت جدی که سبب تغییرات زیادی در آن شخص گردد.

 

هیپنوتیزم و روان درمانی


هیپنوتیزوم فرآیندی مفید در روان درمانی است. در سالهای اخیر با توجه به رویکرد همه جانبه در درمان بیماریها و استفاده بالینی از هیپنوتیزم در برخی اختلالات روانپزشکی این تکنیک به عنوان یک روش مهم کمک کننده در درمان مورد توجه قرار گرفته است. اما در صورتی که درمانگر از چگونگی ایجاد رابطه درمانی در فرآیند هیپنوتیزم آگاهی کافی نداشته باشد هرگز نباید از این روش در درمان بیمار خود استفاده نماید.

درمان کمبود اعتماد به نفس و عقده حقارت ، زود رنجی ، در مکان بی‌خوابی و بدخوابی ، ایجاد نشاط و شادابی ، تقویت حافظه و قدرت تمرکز فکر و ... با هیپنوز امکان پذیر است هیپنوز در نفس خود همراه با تن آرامی و احساس آرامش است، بنابراین در مقابل اضطراب یا در حالت آرامش احساس می‌کند حتی می‌تواند ایجاد نماید، چنین آموختنی موجب افزایش اعتماد به نفس بیمار می‌شود به نحوی که در موقعیتهای اضطراب آفرین قادر می‌شود واکنشهای کنترل شده‌ای از خود نشان می‌دهد.

افرادی که ترسهای مختلف دارند مثل اضطراب امتحان ، وسواس ، ترس از بلندی ، ترس از تاریکی ، ترس از حیوانات و ... می‌تواند با استفاده از تلقینات خاصی که در طی جریان هیپنوز به آنها داده می‌شود، درمان شوند. همچنین برای ترک سیگار ، تغییر عادات غلط چون پرخوری می‌توان از این روش استفاده کرد

 

 

تاریخ هیپنوتیزم
هیپنوتیزم اولین بار توسط دکتر برید در حدود 160 سال پیش ابداع شد. اما این فن از قدیم به گونه‌های مختلف در جوامع بشری مطرح بوده و مورد استفاده قرار می‌گرفته است. عده زیادی این علم را در گذشته غیرعادی دانسته و تنها معدودی افراد به واقعیت آن پی برده ‌بودند. از زمان دکتر مسمر این علم تحت عنوان «مغناطیس» و سپس «مانیه تسیم» در جهان دانش راه یافت و اکنون نیز با نام «هیپنوتیزم» مورد استفاده روانپزشکان و روانشناسان قرار می‌گیرد.

از تمدن سه‌هزار ساله مصر باستان سنگ‌نوشته‌هایی بر جای مانده که از هیپنوتیزم و روشهای مربوط به آن بحث شده است. از پدیده‌های تاریخی هیپنوتیزم می‌توان به خیره‌شدن به بلور ، معالجه بوسیله پاسهای دست ، عبور از دیوار ، غلبه بر جاذبه زمین و ... نام برد.

 

نظریه مغناطیس حیوانی
دکتر آنتوان مسمر کاشف این نظریه و پیراوانش معتقدند که ، دلیل خواب هیپنوز ، پیدایش این حالت در شخص ، اثر نیرویی است که از دست‌ها و چشم‌های هیپنوتیزور خارج می‌شود. به عقیده مسمر کائنات را امواجی فرا گرفته که این امواج در انسان نیز به وفور یافت می‌شود و اگر این امواج از جسم انسانی به جسم انسانی دیگر وارد شود، می‌تواند بسیاری از امراض را درمان کند. وی که این امواج را مغناطیس حیوانی نامیده معتقد بود که وجود این امواج در همگان یکسان نیست و همه کس قادر نخواهد بود آن را مهار کرده و از آن استفاده نماید.

نظریه چشم دوختن به نقطه نورانی
دکتر برید ، وین هولت و پیروانشان کاشف این نظریه بودند، آنها معتقد بودند که نگاه مستمر و یکنواخت بر شیی نورانی ، اعصاب چشم را خسته می‌کند و این عمل موجب کاهش فعالیت اعصاب مرکزی می‌گردد و در نتیجه شخص در حالت هیپنوز قرار می‌گیرد. برید بر این باور بود که در حالت هیپنوز ، مغز آدمی مجذوب یک فکر می‌گردد طوری که سایر افکار و محرکها روی آن تاثیر ندارد بنابراین وقتی یک فکر تقویت شد، سایر افکار را تحت‌الشعاع قرار داده و موجب توقف سایر فعالیت‌ها خواهد شد.

 

 

نظریه تلقین
پیشگامان این نظریه می‌گویند که هیپنوتیزم مجموعه‌ای از تلقین و تلقین به نفس می‌باشد. تلقین القای فکری است که بطور ناخودآگاه از قوه به فعل در می‌آید. تلقین ، ایجاد یک حالت روانی خاصی در فرد است که اثرات تصوری را به عنوان واقعیت قبول می‌کند. تلقینات ناشی از القای افکار در افراد و تمایل درونی با اعمال حرکتی که باعث عکس العمل‌های تحریکی در افراد شود، ماهیت این نظریه را تشکیل می‌دهد.

راه‌های ایجاد تلقین می‌تواند، محرک‌های یکنواخت مانند نوازش بدن و یا محرک‌های قوی مانند نور شدید و یا صداهای ناگهانی باشد، که روی اعصاب تاثیر می‌گذارند. در این نظریه ، هیپنوتیزم یک حالت تمرکز شدید مغزی است، یعنی در حال عادی که مغز افکار زیادی را در خود دارد ولی در حالت تمرکز هیپنوز ، مغز از هیچ چیز اطلاعی ندارد مگر اینکه اطلاعات و مطالبی را در آن تلقین کنیم. در چنین حالتی (خواب هیپنوز عمیق) هیپنوتیزم شونده ممکن است شدیدترین دردها را نیز احساس نکند.

نظریه پاولوف در هیپنوتیزم
این نظریه ، یکی از علمی‌ترین نظریات در زمینه هیپنوتیزم است. براساس این نظریه حالت خواب در سراسر نیم کره‌های مغز منتشر می‌شود. این پدیده بطور ناگهانی صورت نمی‌گیرد و کانونهای فعال و بیدار در مغز باقی می‌مانند که باعث ایجاد حالتی بین خواب و بیداری می‌شود و همین نقاط بیدار است که ارتباطی بین فرد و هیپنوتیزم کننده ایجاد می‌کند. در این نظریه شخص هیپنوتیزم شونده مانند کسی است که بطور طبیعی به خواب رفته ولی به دلیل وجود نقاط بیدار در مغز ، سخنان عامل را می‌فهمد و نسبت به تحریکات و جریانات خارجی ، بی توجه است.

نظریات نوین در ارتباط با هیپنوتیزم
نظریات یاد شده هر کدام بخشی از واقعیات خواب هیپنوز را بیان می‌کند و به تنهایی ماهیت آنرا نمی‌توانند مشخص نمایند.


با تلفیق چند روش باهم می‌توان افراد را به خوابهای عمیق هیپنوز برد تا جایی که روح از تن جدا شود. (فرافکنی)


برخی سوژه‌ها حتی به کمک تلفیق نظریاتی هم به خواب هیپنوز نمی‌روند. اما بعد از چند جلسه ، مقاومت سوژه شکسته شده و حالت خواب عمیق در سوژه ایجاد می‌شود

 

 

متد پروفسور کوک

این روش که توسط پروفسور ویلیام کوک طراحی شده , یک تفاوت اساسی با متدهای قبلی دارد , زیرا در آن از سوژه در خواست می شود که خودش یک صفحه به نام هیپنودیسک را در مقابل چشمان خود نگه دارد. برای این منظور در پشت این صفحه دستگیره ای تعبیه شده که سوژه آن را در دست میگیرد. پس از گذشت چند دقیقه که در طی آنها چشمان سوژه بشدت خسته می شود , هیپنوتیزور مطابق آنچه که با آن آشنا شده اید , به بیان تلقینات لفظی می پردازد .

 

 

روش های مسمری:

این اصطلاح را برای تمام روش هایی به کار می رود که در آنها از انواع پاس ها ((به حرکت آرام دست ها بر روی بدن سوژه که با تشریفات . ظارفت خاصی صورت می گیرد پاس دادن می گویند. این عمل در گذشته نوعی انتقال انرژی مغناطی حیوانی تلقی می گردید ,)) با یا بدون تماس استفاده می شود. این حرکات برای اولین بار توسط دکتر فرانتس آنتوان مسمر مورد استفاده قرار گرفت و این پزشک کاشف مضمون مغناطیس خیوانی یا مسمریسم به حساب می آید .

برای استفاده از پایهای غیر تماسی , با کمی فاصله دستها بر روی سر سوژه قرار گرفته و در حالی که کف دستها و انگشتان باز شده و صحفاتی را تشکیل داده اند , به طرف پایین آمده و پس از گذر بر روی صورت و بدن سوژه , بدون تماس با این قسمت ها , به سمت پایین می آیند. این پاسها بایستی خیلی آهسته صورت بگیرند و همیشه از بالا به پایین از روی صورت و سینه سوژه عبور کنند و بندرت تا ناحیه لگن و یا حتی ساق پا {در بیمارانی که به پشت دراز کشیده اند} می رسند . این حرکات موزون و متین بارها تکرار می شوند و همراه با آنها در مورد خوابیدن تلقینات لازم به سوژه داده می شود. در بسیاری از موارد این پاسها زمانی به کار می روند که چشمان سوژه بسته شده باشند.

پاس های تماسی معمولا فقط بر روی صورت انجام می گیرند. در این شرایط سر انگشتان هیپنوتیزور پس از حرکت از رستنگاه موهای سوژه به طرف پایین و تا ریشه بینی او حرکت می کنند. گاهی این حرکتها از سر شروع شده و از طریق استخوان های شقیقه به طرفین و پایین سر ادامه پیدا می کنند. استفاده از پاسهای تماسی مشکل تر بوده و نیاز به کسب تجربه دارند. کسانی که به تازگی با هیپنوتیزم آشنا شده اند , بهتر است از تلقینات لفظی و پاس های غیر تماسی استفاده کنند.

متد دکتر لیبو:

در این روش نوک انگشتان اشاره و میانی دست راست تقریبا در فاصله شصت سانتیمتری در مقابل چهره سوژه قرار می گیرند و همگام با ارائه تلقینات لفظی , بتدریج به چشمان سوژه نزدیک می شوند . زمانی که این انگشتان به چشمان سوژه برخورد پیدا کنند پلک های او به هم نزدیک شده و چشمان او بسته میشوند. معمولا چند فرمان (( بخواب )) کافی است تا او را تحت کنترل در آوریم.


متد دکتر برنهایم :

پروفسور برنهایم استاد دانشکده پزشکی نانسی و از لحاظ هیپنوتیزم شاگرد دکتر لیبو بود . هرچند برنهایم هم از دو انگشت نشانه و میانی دست راست خود برای هیپنوتیزم کردن سوژه ها استفاده می کرد , ولی این کار فقط به خاطر جلب توجه یا تمرکز بود . روش او عمدتا بر ارائه تلقینات لفظی تکیه داشت.


متد دکتر برید :

دکتر جیمز برید جراح بیماریهای جشم که واژه (( هیپنوتیزم )) را اختراع کرد , برای ثابت کردن نگاه سوژه , نور یک منبع نورانی قوی را از طیقه تیغه چاقوی جراحی یا اسکالپل بر روی چشمان سوژه منعکس می کرد. به نظر او ثابت شدن نگاه از اهمیت خارق العاده ای برخوردار بود , ولی با این وجود وی از تلقینات لفظی هم استفاده می کرد.


متد شمع :

در این روش از سوژه درخواست می شود که به شعله های لرزان یاز قصان شمع جشم بدوزد و در همین حال هیپنوتیزور به بیان تلقینات لفظی می پردازد . هرچند این تکنیک موثر است , ولی کاربرد آن مناسب و دلخواه نیست , زیرا پس از استفاده از این روش , سوژه در زمان بیدار شدن از خواب ممکن است احساس سردرد داشته باشد.


متد دکتر لویی :

دکتر لویی به طراحی و ارائه روشی برای هیپنوتیزم کردن پرداخته که به آن آیینه چرخان اطلاق می گردد و از آن به عنوان نقطه ای برای تمرکز استفاده میشود . برای ساختن این وسیله دو آیینه کوچک بر روی دو انتهای میله کوچک نصب شده و وسط این میله به انتهای یک میله دیگر متصل می گردد تا در مجموع شکلی شبیه به T را به وجود بیاورند . انتهای آزاد این وسیله به یک موتور کوچک وصل میشود و در جهت عقربه های ساعت , این دستگاه به حرکت در می آید. این عقیده در ساخت وسائل متعددی مورد استفاده قرار گرفته که با عنوان وسایل کمکی هیپنوتیزم به فروش می رسند. برخی از هیپنوتیزور ها این آیینه های کوچک را به روی لبه های مترونوم نصب کرده و همراه به نوسان یکنواخت نور , به صدای یکنواخت و دلنواز مترونوم هم دسترسی پیدا می کنند. در برخی از این وسایل در کنار مترونوم نورافشان یا آیینه چرخان یک دستگاه ضبت صوت هم تعبیه شده که متن کامل تلقینات لفظی در آن ضبط شده است . به این ترتیب برای مطب پزشکان , دندان پزشکان و ماماها وسیله ای به وجود آمده که ختی بدون حضور دائمی آنان بر بالین سوژه یا بیمار , می توانند بخوبی در مطب های شلوغ برای صرفه جویی در وقت از آنها استفاده کنند. ضریب موفقیت در زمان استفاده از نوار صوتی خیلی زیاد نیست , زیرا همان طور که می دانید , در پیدایش خلسه هیپنوتیزمی پرستیز و اعتبار هیپنوتیزود ارزش و لزوم فوق العاده ای دارد.


دکتر ویلمتد ک :

هر چند این روش به صورت های مختلف در نقاط مختلف جهان مورد استفاده قرار می گرفته و می گیرد , ولی این تکنیک به نام دکتر ادوارد ویلک نامیده شده است و می توان آن را ((متد مذهبی )) هم نامید . این روش بر روی افراد با ایمان با نتایج بسیار زیادی همراه است . برای استفاده از آن هم به یک نقطه تمرکز مانند شمع نیاز هست و هم به تلقینات لفظی هیپنوتیزور . تنها تفاوتی که در اینجا وجود دارد , آن است که هیپنوتیزور یک سیمای روحانی و پرهیزکارانه ای داشته باشد و در بیانات خود از جملاتی استفاده می کند که شباهت زیادی به عباراتی دارد که معمولا در ادعیه و اذکار مذهبی مورد استفاده قرار می گیردند.

 


آموزش خود هيپنوتيزم ساده Relaxation

 

مقدمه:

تعلق و وابستگي به جسمانيت وعادت کردن به آن ، دليل بسياري از مشکلات روحي يا حتي از دست دادن لذتهاي بي نهايتي است که خداوند امکان تجربه آن را به بشر داده است ...لذا اولين مرحله و گام در رسيدن به عالم آرامش و در واقع رسيدن به او ، رها شدن از جسم و قطع تعلقات است .
مقاله زير آموزش ساده ترين نوع خود هيپنوتيزم به عنوان Relaxation ، مقدمه اي براي کنترل ذهن ، راز اصلي تمرکز قوا و حذف تنشهاي غير ضروري و زيانبار بدن است .

 

 


مراحل يازده گانه:

1>شروع خواب مصنوعي> مکاني ساکت و دنج پيدا کنيد ، آرام روي صندلي اي راحت بنشينيد و يا در جايي نرم دراز بکشيد (گذاشتن موسيقي اي آرام يا صداي طبيعت مي تواند کيفيت کار را بهتر کند). سپس چشمها را بسته و از 10 تا 1 به صورت معکوس بشماريد به طوريکه شماره ها يک در ميان با دم و بازدم تنظيم شوند ، مثلا با شماره 10 ،نفسي عميق بکشيد و 15 ثانيه نگهداريد سپس با شماره 9 بيرون دهيد و همينطور الي آخر. . . در ضمن تصور کنيد لحظه به لحظه و با هر شماره بدن شما سنگينتر مي شود.

2>رها سازي پاها> ابتدا پاي راست خود را از انگشتانش تا کمر(يا تا زانو)در ذهن مجسم کنيد . آن را احساس کنيد و در ذهن خود تصور کنيد که تمام اجزاي آن مثل خمير شل ، گرم و سنگين شود ؛ سنگين سنگين ،اين کلمه را 5 بار تکرار کنيد ؛ وارد جزئيات شويد و سعي کنيد به ترتيب عمل کنيد يعني به خود القا کنيد که پاي راستتان تا کمر از نوک انگشتان ، پاشنه پا ، کف پا، ساق پا، ران و... همه و همه شل ، سنگين و گرم شده اند بعد همينطور پاي چپ(براي اينکار مي توانيد در ذهن خود 5 بار به پاهايتان دستور بدهيد که آرام سنگين و گرم شو و بگوييد لحظه به لحظه پاهايم گرمتر و سنگينتر و شل تر مي شوند . احساس سه کلمهً گرم ، سنگين و شل را مدام در ذهن خود تکرار کنيد .)

3>رها سازي تنه> يک نفس نيمه عميق و آرام بکشيد و همه بدنتان را رها کنيد.حالا عضلات شکم ، سينه ، سرسينه ها و پهلوها را رها کنيد ؛ تصور کنيد تمام قسمتهاي بدنتان شل شده اند لذا اين قسمتها را ، راحت ، آسوده ، شل ، سنگين و گرم شده باور کنيد ، مي توانيد 5 بار ذهني بگوييد از کمر تا کتفم شل و سنگين شده و لحظه به لحظه گرمتر و شل تر و روانتر مي شود .(به تصوير کشيدن اجزاء بدن در ذهن به صورت ماده اي مثل خمير يا هر ماده اي که در حال وارفتن و روان شدن باشد بسيار کمکتان مي کند)

4>رها سازي دستها> منظور ، قسمت مچ دست تا انگشتان مي باشد ؛ پس ابتدا دست راست و سپس چپ خود را رها و شل کنيد ،دقيقا مانند مراحل قبل ؛يعني تصورکنيد تمام اجزاي دست مورد نظر شل و سنگين شده .بهتر است از نوک انگشتان شروع کنيد و 5 بار به خود بگوييد دست چپم شل و سنگين شده است ،آرام و رها .

5>رها سازي کتفها و بازوها> کتفها و بازوهايتان را شل ، سنگين و بدون هيچ انقباضي قرار دهيد (همانطور که با اعضاي قبلي رفتار کرديد) ، مي توانيد تصور کنيد همينطور که بازوهاي شما سنگين، شل و گرم مي شوند به تدريج مثل خميري نرم ، روان به سوي پاهايتان در جريان است .

6>رها سازي سر> حال نوبت عضلات گردن ، فک ، چانه ، صورت ، لبها ، گونه ها ، پيشاني ، گوشها ، ماهيچه هاي زير چشم و موها رسيده است .تصور کنيد اختيار اين قسمتها دست شما نيست و همه شان شل ، گرم ، سنگين و مايع شده اند ؛ رهايشان کنيد و در ذهن ببينيد صورتتان آرام و آسوده شل شده است .

7>چسباندن پلکها> اکنون تصور کنيد پلکهايتان شديداً به هم چسبيده اند ، يعني تصور کنيد آنها را با قويترين چسب دنيا به هم چسبانده اند و شما در ذهن خود مجسم کنيد که نمي توانيد چشمهايتانرا باز کنيد آرام آرام عضلات صورت را شل کرده و رهايشان کنيد .

8>پاکسازي آلودگيها> در اين مرحله در ذهن و خيال خود تصور کنيد هوايي زلال و شفاف (ترجيحا قابل رويت) به درون ريه هايتان مي فرستيد به طوريکه اين هوا علاوه بر ريه ها ، به تمام سلولها و اتمهاي اجزاي ديگربدن نيز وارد شده و همه عضلات داخلي و ماهيچه ها و مغزتان را پاک پاک پاک ، صاف و زلال و شفاف مي کند و به همين دليل هواي وارد شده سياه رنگ مي شود ؛ پس در بازدم ، آن رنگ سياه که در واقع بيماريها ، نقطه ضعفها ، ناراحتي ها و مشکلاتتان است بيرون مي رود . اين تنفس شامل دم پاک و بازدم سياه رنگ را مرتب تکرار کنيد و تصور کنيد که با بيرون رفتن تنشها و بيماريها به صورت دود سياه ، لحظه به لحظه شادابتر و سرحالتر مي شويد و رفته رفته رنگ سِاه بازدمها نيز کمتر مي شود تا آنجا که هم دم و هم بازدمتان زلال و شفاف و پاک مي شوند و در واقع تمام سلولهاي بدنتان را پاک و تميز و جوانتر شده مي بينيد .

9>افزايش کيفيت آرامش> تصور کنيد کنار دريا در ساحلي بسيار زيبا يا کنار رودخانه اي جنگلي يا در باغي سرسبز و آرام يا روي تشکي نرم و لطيف يا قايقي راحت در وسط اقيانوسي آرام زير گرماي مطلوب خورشيد ونسيم خنک پرطراوتي(و خلاصه هر مکان و فضاي آرامشبخشي که بودن در آنجا را دوست داريد )دراز کشيده ايد ؛ احساس کنيد که نسيم دريا يا صداي آب شما را آرام و آرامتر مي کند ، خورشيد به صورت حرارتي مطبوع بر شما مي تابد و بدنتان را نوازش و گرم مي کند . حالا در ذهن بگوييد لحظه به لحظه آرامتر مي شوم ، دستهايم ، پاهايم ،کمرم ،سينه ام ،شکمم ،عضلات صورتم همه سنگين و سنگين تر مي شوند .دست چپم ، سنگين شده سنگين سنگين ، دست راستم شل و آرام شده سنگين سنگين ، گرم گرم ؛ هر نفسي که مي کشم مشکلات ، تنشها ،بيماريها و انقباضها از بدنم حذف ميشود و من آرام و راحتم ، پاهايم ، سينه ام و سرم سنگين و گرمند ، من راحتم من آرامم . در اوج نشاط وآرامش ، آسوده و راحت ، رها و آزاد و شاد و اميدوار .(دقت کنيد که تکرار اين کلمات و تصور کردن دوباره اجزاي بدن به صورتي آرام در افزايش کيفت آرامش شما بسيار مهم است).

10>تلقين خواسته ها> اين مرحله ، مرحله تلقين دقيقتر آمال است ؛ هر چه مي خواهيد و هر آرزوئي که داريد به صورت جمله اي کوتاه در ذهن خود بيان کنيد مثلا بگوئيد من هر لحظه به لحظه و روز به روز از هر لح



:: موضوعات مرتبط: آموزش هيپنو تيزم , ,
:: بازدید از این مطلب : 491

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 15 خرداد 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: